پرش به محتوا

کاربر:Aammiinn11/گرگان۲

مختصات: ۳۶°۵۰′شمالی ۵۴°۲۹′شرقی / ۳۶٫۸۳°شمالی ۵۴٫۴۸°شرقی / 36.83; 54.48
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
گرگان
استرآباد
کشور ایران
استانگلستان
شهرستانگرگان
بخشمرکزی
نام(های) پیشیناسترآباد
مردم
جمعیت۳۵۰٬۶۷۶ نفر (۱۳۹۵)[۱]
تراکم جمعیت۵۱٫۶۴ نفر در هکتار (۱۳۸۵)[۲] نفر بر کیلومتر مربع
جغرافیای طبیعی
مساحت۴۰ کیلومتر مربع
ارتفاع۱۵۵ متر
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه۱۷.۸ درجه سلسیوس
میانگین بارش سالانه۵۸۳.۸ میلی‌متر
روزهای یخبندان سالانه۱۴.۴ روز
اطلاعات شهری
شهردارعبدالرضا دادبود[۳]
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۱۷
وبگاه
شناسهٔ ملی خودرو ایران۵۹
کد آماری۱۱۸۱
گرگان بر ایران واقع شده‌است
گرگان
روی نقشه ایران
۳۶°۵۰′شمالی ۵۴°۲۹′شرقی / ۳۶٫۸۳°شمالی ۵۴٫۴۸°شرقی / 36.83; 54.48

شهر گُرگان دربارهٔ این پرونده تلفظ (شهرستان گرگان) مرکز استان گلستان و در جانب شرقی شمال کشور ایران است.

گرگان کنونی تا سال ۱۳۱۶ «اَستَرآباد» یا «اِستارباد» نام داشت.[۷] گرگان قدیمی که به عربی جرجان خوانده می‌شد شهری آباد و مهم بود که در نزدیکی گنبد کاووس امروزی قرار داشته و اینک ویرانه‌های آن در حوالی امام‌زاده یحیی بن زید قرار دارد. نام فعلی گرگان که جایگزین نام کهنش، استرآباد شده، در واقع، برگرفته از (جرجان) و گرگان قدیم از شهریور ۱۳۱۶ برای این شهر استفاده شد.

شهر گرگان و منطقه پیرامونش که از نیمه سال ۱۳۷۶ خورشیدی به صورت رسمی به استان گلستان موسوم شده، از یکم دی ماه ۱۳۱۱ خورشیدی تاکنون به نام گرگان و دشت شهرت داشته‌است.

تغییر نام استراباد به دستور رضاشاه پهلوی در سفری که در سال ۱۳۰۵ به منطقه مازندران و گرگان داشت، انجام شد، طبق سفرنامه سپهبد فرج‌الله بهرامی رضاشاه بعد از دیدار از برج تاریخی گنبد قابوس بن وشمگیر می‌گوید: «چون «گرگان» نام تاریخی و اسم قدیم این ناحیه است، امر دادم به هیئت دولت ابلاغ نمایند، که «استرآباد» را بعد از این، به‌نام قدیمی و تاریخی این ناحیه «گرگان» بنامند، زیرا مدت‌هاست که این اسم، از این دشت و ناحیه، منتزع و متروک مانده‌است». هرچند اولین بار این اتفاق در سال ۱۳۱۱ رخ داد. در فرمانی به تاریخ اول دی ماه که در روزنامه اطلاعات هم آمده نام منطقه استرآباد و صحرا به گرگان و دشت تغییر داده شد. در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ با تصویبیه فرهنگستان نام شهر استراباد به گرگان تغییر یافت. نام گرگان به شهر باستانی ویران شده گرگان تعلق داشت که در سه کیلومتری مغرب شهر گنبد کاووس قرار دارد.[۸]

نام‌گذاری

[ویرایش]
صفحه دوم روزنامهٔ اطلاعات به تاریخ ۱ دی ۱۳۱۱ که در آن فرمان رضاشاه مبنی بر تغییر نام استرآباد به گرگان نوشته شده‌است.

شهر گرگان تا ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ استرآباد نامیده می‌شد[۹][۱۰] و در دوران صفویه احتمالاً به‌دلیل تعداد زیاد سادات در آنجا به دارالمؤمنین شهرت داشت.[۱۱][۱۲] طبق سفرنامهٔ سپهبد فرج­الله بهرامی رضاشاه در سال ۱۳۰۵ پس از بازدید از استرآباد این‌گونه می‌گوید: «چون گرگان نام تاریخی و اسم قدیم این ناحیه است، امر دادم به هیئت دولت ابلاغ نمایند که استرآباد را بعد از این، به‌نام قدیمی و تاریخی این ناحیه گرگان بنامند، زیرا مدت‌هاست که این اسم، از این دشت و ناحیه، منتزع و متروک مانده‌است.»[۱۰][۱۳] البته اولین بار در فرمانی به تاریخ ۱ دی ۱۳۱۱ نام منطقه استرآباد و صحرا به گرگان و دشت تغییر داده شد. از آن تاریخ به بعد کم‌کم نام استرآباد از میان رفت و عملاً از سال ۱۳۱۴ به بعد در نشریات و مطبوعات نام استرآباد دیده نشد. سرانجام در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ به تصویب فرهنگستان «استرآباد» به «گرگان» تغییر یافت.[۱۰][۱۴]

استرآباد

[ویرایش]

گرگان کنونی تا سال ۱۳۱۶ «اَستَرآباد»[۱۵] یا «اِستارباد»[۹] یا «اِستِرآباد»[۱۲] نام داشت. در کتاب استرآباد در سفرنامه‌های عصر قاجار نوشتهٔ احسان گوهری‌راد آمده که مرکز حکومت استرآباد شهر استرآباد با نام قدیمی استرک بوده و کم‌کم به استرآباد تغییر نام یافته‌است. به باور اغلب پژوهشگران استرآباد مرکب از استر و آباد است که استر به معنای ستاره و آباد هم به معنای عمارت و آبادی است.[۱۶][۱۷] برخی معتقدند خشایارشا این شهر را به خاطر همسرش استر بنا نهاده و آن را استرآباد نامیده‌است.[۱۸][۱۶][۱۷] محققان همچنین استر در استرآباد را به معنی قاطر نیز می‌دانند.[۱۲]

گرگان

[ویرایش]

گرگان یا جرجان نام شهری قدیمی در قسمت شرقی استان گلستان و شهر گنبد کاووس فعلی است که به‌دلیل حمله مغول ویران شد.[۱۶][۱۳] هم‌اکنون ویرانه‌های آن در حوالی امام‌زاده یحیی بن زید قرار دارد. در واقع نام فعلی گرگان برگرفته از گرگان قدیم یا جرجان است که در سال ۱۳۱۶ جایگزین استرآباد شد.[۱۹][۱۵] در کتاب استرآباد در سفرنامه‌های عصر قاجار آمده: «جرجان از آن جرجان نامیده شده‌است که جرجان بن لاوذ بن سام بن نوح آن را بنا نهاد».[۱۶] دانشنامه ایرانیکا معنی نام گرگان را «سرزمین گرگ‌ها»[۲۰] و جرجان را عربی‌شدهٔ آن می‌داند.[۲۱] در سنگ‌نبشته بیستون نام شهر وَرْکانَه ذکر شده و شکل لاتینی‌شدهٔ آن هیرکانیا است.[۲۰]ورگ و وهرگ در اوستایی به معنی گرگ و ورکان یا وهرگان به‌معنی «سرزمین گرگ‌ها» هستند.[۱۱] هیرکانیه، وارکانا و بارکانا اشکال دیگر نام «گرگان» هستند.[۲۲]

پیشینه

[ویرایش]

پیش از اسلام

[ویرایش]

استرآباد، نام شهری تاریخی است که در منطقه‌ای که اینک شهر گرگان قرار دارد واقع بوده‌است. از این شهر امروزه تنها تپه‌ای تاریخی درون شهر گرگان، به نام قلعه خندان که احتمالاً ارگ استرآباد در حدود ۳۰۰۰ سال پیش بوده باقی‌مانده و باقی قسمت‌های شهر در اثر سیلاب‌های مکرر و توسعهٔ گرگان در طول تاریخ به کلی از میان رفته‌است.[۱۸] تاریخ استرآباد پیش از اسلام مبهم است و وجود این شهر در آن دوره قطعی نیست؛ گرچه ممکن است با نام باستانی زادراکارتا قابل شناسایی باشد.[۲۳][۱۲] ابن حوقل استرآباد را در کنار گرگان قدیم –واقع در محل تلاقی خرمارود و گرگان‌رود– بندر آبسکون و دهستان از چهار شهر بزرگ ایالت گرگان می‌داند.[۲۴] آثار بدست آمده از تورنگ‌تپه (۱۹ کیلومتری شرق گرگان فعلی) و شاه تپه (۱۶ کیلومتری غرب گرگان فعلی) نشان از حضور و توقف انسان در حدود ۵۰۰۰ سال قبل و در دوره نوسنگی دارد.[۱۸] در دورهٔ ساسانیان دیوار تدافعی بزرگی در این منطقه به نام دیوار بزرگ گرگان ساخته شد که توسط باستان‌شناسان انگلیسی به مار سرخ شهرت یافته‌است.[۲۵] این دیوار بزرگ در سدهٔ ۵ میلادی تکمیل شد و بیانگر صنعت پیشرفته تدافعی آن دوران است.[۲۶]

پس از اسلام

[ویرایش]

به‌گفتهٔ طبری نخستین بار اعراب در زمان عمر بن خطاب در سال ۱۸ ه.ق در منطقهٔ گرگان حضور یافتند؛ چنان که سوید بن مقرن پس از فتح ری و قومس در طبس اردو زد، سپس برای حاکم گرگان –رزبان صول– نامه نوشت و به سمت گرگان حرکت کرد. رزبان صول صلح را پذیرفت و بین او و سوید پیمانی منعقد شد. در سال ۲۹ یا ۳۰ ه.ق سعید بن عاص که برای جلوگیری از نفوذ شورش خراسان به گرگان مأمور شده بود و از حاکم محلی ۲۰۰ هزار درهم گرفت و با او صلح کرد.[۲۷][۱۲] ابن اثیر در این باره می‌گوید:

یورش دیگری نیز در زمان معاویه توسط سعید بن عاص انجام شد؛ اما تسلط واقعی بر منطقه گرگان در زمان عمر دوم توسط یزید بن مهلب در سال ۹۸ ه‍.ق/۷۱۶-۱۷ م. به‌وقوع پیوست.[۱۲] وی با دریافت بیش از ۳۰۰ هزار درهم صلح کرد، اما هنگامی که برای تصرف طبرستان رفته بود، مردم گرگان شورش کرده و اعراب را کشتند. یزید با شنیدن این خبر در قبال ۷۰۰ هزار درهم با حاکم طبرستان صلح کرد و به گرگان بازگشت و عهد کرد اگر بر مردم گرگان پیروز شود، شمشیر از آن‌ها برندارد تا از خونشان گندم آسیاب کند، با آن نان بپزد و بخورد. وی در گرگان ۴۰ هزار نفر را کشت.[۲۷] طبق باوری عمومی بنا نهادن شهر استرآباد در کنار روستایی به نام استرک را به یزید نسبت می‌دهند.[۱۲]

با توجه به میل مردم سرزمین‌های کاسپینی به آیین زرتشت و سبک زندگی ایرانی و هم‌چنین شورش‌های آن‌ها بر ضد سلطهٔ اعراب، اسلامی‌سازی در این شهر و منطقه آهسته بود. با این حال شیعه بعدها به‌شکل قدرتمندی در استرآباد ظاهر شد. از اینکه چگونه مسیحیت نسطوری در آنجا رو به زوال رفت، اطلاعی نیست. در گزارش‌های متون سال‌های ۴۳۰، ۴۹۹ و ۵۷۷ میلادی از گرگان به عنوان اسقف‌نشین یاد شده‌است.[۱۲]در اوایل دورهٔ اسلامی نام استرآباد به‌شکل پراکنده در کتب تاریخی ذکر شده است. آمده است که در ۲۷۵ ه.ق/۸۸۸-۸۹ م. رافع بن هرثمه که شورشی بود محمد بن زید علوی را دو سال در استرآباد در محاصره قرار داد تا اینکه مجبورش کرد کاملا از طبرستان فرار کند (۲۷۷ ه.ق/۸۹۰ م.)؛ وی همچنین حاکم محلی به نام رستم بن قارن را تسلیم خود کرد. ولایت گرگان در آن زمان تحت مشاجرهٔ صفاریان و چند حکومت دیگر بود. در اوایل سدهٔ چهارم هجری قمری (مصادف با سدهٔ دهم میلادی) نیز سامانیان و رهبران کاسپینی و دیلمی بر سر آن مشاجره داشتند. در ۳۱۰ ه.ق/۹۲۲-۲۳ م. ماکان بن کاکی دیلمی –که توسط ابوالحسین بن حسن بن اطروش علوی منصوب شده بود– حکومت استرآباد را برعهده داشت؛ در آن زمان دو سردار سامانی به نام‌های سیمجور و محمد بن عبیدالله بلعمی به شهر حمله کرده و آن را موقتاً اشغال کردند. بعدها استرآباد تحت سلطهٔ آل بویه درآمد. چنان که در ۳۷۱ ه.ق/۹۸۱ م. نیروهای امیر عضدالدوله دیلمی بویی به گرگان حمله کردند و برادر وی –مؤیدالدوله– حاکم محلی زیاریقابوس بن وشمگیر– را به خراسان راند. پس از مؤیدالدوله ولایت به دست امیر ری –فخرالدوله– افتاد. در آن زمان بود که ژنرال سامانی ابوالعباس حاجب تاش پس از شکست از حزب مخالفش در بخارا پایتخت سامانیان، در ۳۷۳ ه.ق/۹۸۳-۸۴ م. به فخرالدوله پناهنده شد. فخرالدوله گرگان، استرآباد و دهستان را به او به عنوان اقطاعی برای او و لشکریانش اهداء کرد. تاش در سال ۳۷۷ ه.ق/۹۸۷-۸۸ م. بر اثر طاعون درگذشت.[۱۲]

جغرافی‌دانان قرن ۴ ه.ق/۱۰ م. اطلاعات زیادی دربارهٔ استرآباد ثبت نکرده‌اند. اصطخری استرآباد را مرکزی مهم برای تجارت ابریشم خام می‌دانست؛ و به‌نقل از حدود العالم منسوجات ابریشمی از انواع مبرم و زعفوری نیز در آن تولید می‌شده است. در همین منبع آمده است که مردم استرآباد به دو زبان سخن می‌گفتند، یکی زبان لوترای استرآباد و دیگری زبان فارسی مرسوم ولایت گرگان؛ مینورسکی اشاره کرده است که تا قرن ۹ ه.ق/۱۵ م. گویش استرآبادی توسط اعضای فرقهٔ حروفیه برای پروپاگاندای مذهبی کاربرد داشته است. مقدسی با ذکر مسجد جمعه که کمی پس از فتح اعراب ساخته شد، به شهر اشتیاق نشان می‌دهد؛ البته دژ استرآباد تا زمان وی (۳۷۰ ه.ق/۹۸۰ م.) به‌دلیل جنگ‌های آل‌بویه و زیاریان مخروبه شده بود و خندق دفاعی شهر نیز پر شده ‌بود. زمین‌لرزه شدیدی که تاریخ‌نگاران در ۳۴۵ ه.ق/۹۵۶-۵۷ م. ثبت کرده‌اند نیز می‌تواند یکی از دلایل احتمالی تخریب باشد.[۱۲]

از سلطهٔ سلجوقیان بر استرآباد زیاد شنیده نشده اما در قرن ۶ ه.ق/۱۲ م. تحت سلطهٔ حاکم باوندی، شاه غازی رستم بوده‌است. در ۵۴۴ ه.ق/۱۱۵۹ م. درگیری شدیدی در شهر پیش آمد که در نتیجهٔ آن علویان محلی و پارتیزان‌های شیعهٔ آن‌ها، سنی‌های شافعی را شکست داده و قاضی آن‌ها را کتک زدند. شاه غازی رستم در این درگیری میانجی‌گری کرد و با آن که شیعه بود، به علویان سخت‌گیری کرد و قاضی آزاردیده را به مقامش بازگرداند. در اواخر زمان هجوم مغول‌ها، چین تیمور –نایب اوگتای خاناسپهبد محلی به نام نصرت الدین اهل کبودجامه را به عنوان حاکم تمام ولایت منصوب کرد. در اواسط قرن ۷ ه.ق/۱۳ م. از تاخت و تازهای اسماعیلیان از دژهای کوه‌های البرز به استرآباد و کبودجامه نیز سخن آمده است.[۱۲]

از این زمان به بعد استرآباد جای گرگان (جرجان) را به عنوان مهم‌ترین شهر ولایت گرفت و نفوذ عناصر مهم ترکمان در بخش شرقی ولایت نیز بیشتر شد.از این رو منطقه ناامنی بسیار زیادی متحمل شد که باعث تخریب لحظه به لحظهٔ آن شد؛ در سال 916 ه.ق / 1510-11 م. شاه اسماعیل صفوی لشکر خود را به خراسان حرکت داد و فرماندار ازبک را از استرآباد بیرون کرد. در اواخر سدهٔ ۱۱ ه.ق/۱۷ م. استرآباد مرکز اصلی تمرکز قبیلهٔ ترکمان قاجار شامل قویونلو (گوسفندبانان) و دِوِلو (شتربانان) بود. هنگامی که قبیله قاجار در دهه‌های مغشوش قرن ۱۲ ه.ق/۱۸ م. در نتیجهٔ سقوط صفویه، در حال یکپارچه‌سازی قدرتش بود،  پایگاه آن در استرآباد قرار داشت. محمدحسن خان، پدر آقا محمد خان در سال ۱۱۶۳ ه.ق/۱۷۴۹ م. فرماندار استرآباد و جرجان بود و تقریبا خود را در آنجا مستقل کرده بود. نخستین پادشاه سلسله قاجار نیز در استرآباد به دنیا آمد. استرآباد در زمان قاجاریه به دلیل سکونت تعداد زیادی سادات در آن، دارالمؤمنین خوانده می‌شد.[۱۲]

دوران معاصر

[ویرایش]

در سال‌های نخستین سدهٔ کنونی که رابینو به استرآباد سفر کرد، هنوز دیوارها و برج‌های خشتی حدود ۴ مایل به دور شهر کشیده شده بود و شهر دارای پنج دروازه بود اما آنها نیازمند تعمیر بودند و برای غارتگران ترکمان مانعی ایجاد نمی‌کردند. اهمیت استرآباد به عنوان یکی از مراکز شیعه از تعداد قابل‌توجه مساجد و تکیه‌ها (۴۰)، حرم‌ها (۱۱) و مدارس علوم دینی (۸) آن مشخص بود. در زمان رضاشاه نام شهر از استرآباد به گرگان تغییر داده شد که نام قدیم ولایت و مرکز قدیم آن بود.[۱۲]

جغرافیا

[ویرایش]

موقعیت

[ویرایش]
نمایی از شهر گرگان از تپهٔ هزارپیچ

شهر گرگان در موقعیت جغرافیایی ۳۶ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی،[۲۹] در شمال رشته‌کوه‌های البرز و جنوب شرقی دریای کاسپی قرار دارد.[۲۰] ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۷۶ متر است.[۳۰] گرگان از غرب با شهر کردکوی، از شرق با شهرستان آق‌قلا و از جنوب با شهرهای شاهرود و سمنان همسایه است.[۳۱]

آب و هوا

[ویرایش]
آب وهوای گرگان از نوع معتدل خزری بسیار مرطوب

شهر گرگان آب و هوای معتدل دارد، هر چند در تابستان نسبتاً گرم و شرجی است.[۳۲] میانگین بیشینه دمای سالانه در گرگان ۲۵ درجه سلسیوس و کمینه آن۱۲٫۶ درجه سلسیوس است.[۳۳] سردترین ماه سال ژانویه و گرمترین آن ژوئیه است.[۳۴] میانگین بارش سالانه در شهر گرگان ۴۷۷٫۸ میلی‌متر است.[۳۳] میانگین بیشینه رطوبت نسبی ۹۱٫۵٪ و کمینه رطوبت نسبی ۵۳٫۴٪ است.[۳۳] باد در گرگان غالباً از غرب و جنوب‌غرب می‌وزد[۳۴] و بیشینه سرعت آن ۲۶ متر بر ثانیه است.[۳۳] شهر گرگان سالانه به‌طور میانگین ۲۱ روز یخ‌بندان دارد.[۳۳]

داده‌های اقلیم گرگان
ماه ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر سال
سابقهٔ بیش‌ترین °C (°F) ۲۹
(۸۴)
۳۲٫۴
(۹۰)
۳۵
(۹۵)
۳۹
(۱۰۲)
۴۳
(۱۰۹)
۴۵
(۱۱۳)
۴۴
(۱۱۱)
۴۴
(۱۱۱)
۴۱٫۶
(۱۰۷)
۳۹
(۱۰۲)
۳۶
(۹۷)
۲۹٫۲
(۸۵)
۴۵
(۱۱۳)
میانگین بیش‌ترین °C (°F) ۱۲٫۴
(۵۴)
۱۳٫۱
(۵۶)
۱۵٫۳
(۶۰)
۲۱٫۲
(۷۰)
۲۶٫۹
(۸۰)
۳۰٫۹
(۸۸)
۳۲٫۶
(۹۱)
۳۲٫۷
(۹۱)
۲۹٫۹
(۸۶)
۲۴٫۸
(۷۷)
۱۸٫۸
(۶۶)
۱۴٫۳
(۵۸)
۲۲٫۷۴
(۷۳٫۱)
میانگین روزانه °C (°F) ۷٫۹
(۴۶)
۸٫۵
(۴۷)
۱۰٫۷
(۵۱)
۱۶٫۰
(۶۱)
۲۱٫۲
(۷۰)
۲۵٫۴
(۷۸)
۲۷٫۷
(۸۲)
۲۷٫۸
(۸۲)
۲۴٫۸
(۷۷)
۱۹٫۴
(۶۷)
۱۳٫۹
(۵۷)
۹٫۸
(۵۰)
۱۷٫۷۶
(۶۴)
میانگین کم‌ترین °C (°F) ۳٫۴
(۳۸)
۳٫۸
(۳۹)
۶٫۱
(۴۳)
۱۰٫۷
(۵۱)
۱۵٫۵
(۶۰)
۱۹٫۹
(۶۸)
۲۲٫۸
(۷۳)
۲۲٫۹
(۷۳)
۱۹٫۶
(۶۷)
۱۳٫۹
(۵۷)
۸٫۹
(۴۸)
۵٫۲
(۴۱)
۱۲٫۷۳
(۵۴٫۸)
سابقهٔ کم‌ترین °C (°F) −۱۰
(۱۴)
−۶
(۲۱)
−۳٫۲
(۲۶)
۰
(۳۲)
۲٫۸
(۳۷)
۱۰
(۵۰)
۱۵
(۵۹)
۱۳
(۵۵)
۹
(۴۸)
۳
(۳۷)
−۲
(۲۸)
−۷
(۱۹)
−۱۰
(۱۴)
بارندگی میلی‌متر (اینچ) ۵۵٫۰
(۲٫۱۷)
۵۵٫۸
(۲٫۲)
۷۹٫۴
(۳٫۱۳)
۵۲٫۸
(۲٫۰۸)
۴۴٫۱
(۱٫۷۴)
۳۳٫۴
(۱٫۳۱)
۲۲٫۲
(۰٫۸۷)
۲۷٫۳
(۱٫۰۷)
۳۸٫۹
(۱٫۵۳)
۶۶٫۱
(۲٫۶)
۶۸٫۵
(۲٫۷)
۵۷٫۵
(۲٫۲۶)
۶۰۱
(۲۳٫۶۶)
میانگین روزهای بارندگی (≥ ۱.۰ mm) ۷٫۴ ۸٫۰ ۱۰٫۵ ۸٫۰ ۶٫۱ ۴٫۲ ۳٫۷ ۴٫۲ ۵٫۲ ۵٫۷ ۶٫۷ ۶٫۸ ۷۶٫۵
درصد رطوبت ۷۳ ۷۳ ۷۴ ۷۲ ۶۷ ۶۴ ۶۵ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۳ ۷۴ ۷۰٫۲
میانگین روزانه ساعت‌های تابش آفتاب ۱۳۵٫۳ ۱۲۸٫۱ ۱۳۲٫۳ ۱۶۴٫۶ ۲۰۷٫۶ ۲۲۰٫۴ ۲۲۱٫۹ ۲۲۰٫۵ ۱۹۶٫۳ ۱۹۶٫۴ ۱۵۱٫۱ ۱۳۲٫۸ ۲٬۱۰۷٫۳
منبع: Synoptic Stations Statistics

زمین‌لرزه

[ویرایش]

گسلهای گرگان که اغلب در دامنه‌های جنوبی آن قرار دارند، ادامه گسل دریای خزر و بهشهر هستند. آخرین زلزلهٔ بزرگ گرگان در عصر صفویان بوده و ۵۲۰ سال است که زلزلهٔ بزرگی در گرگان رخ نداده‌است. اگر گسل گرگان تکان بخورد احتمال زلزلهٔ ۵ تا ۷ ریشتری وجود دارد که خسارات بسیاری در پی خواهد داشت.[۳۵][۳۶]

مناطق شهرداری

[ویرایش]

گرگان دارای سه منطقهٔ شهرداری می‌باشد.[۳۷] شهرداری مرکزی که در مرکز شهر گرگان؛ شهرداری منطقهٔ یک در خیابان مصطفی خمینی (کوی علی‌محمدی)، منطقهٔ دو در در بلوار قدس (خیابان چاله‌باغ)[۳۸] و منطقهٔ سه که در خیابان رجایی واقع شده‌اند.

نام‌گذاری

[ویرایش]

باور اغلب پژوهشگران[کدام؟] بر این است که واژهٔ استرآباد از دو لفظ «استر» و «آباد» تشکیل شده. استر یا استار در زبان مازندرانی به معنای ستاره است؛ در حالی که همین واژه در زبان فارسی معنای الاغ می‌دهد. به گفته برخی مورخان[کدام؟] در زمان زردشت که ایرانیان ستاره‌ها را مظهر نور مقدس می‌دانسته‌اند، این شهر را بنا کرده و به نام شهر ستاره‌ها نامیدند.[نیازمند منبع]

همچنین نام این شهر را برگرفته از نام استر همسر یهودی خشایارشا می‌دانند.[۱۸] خواجه ابوالحسن بیهقی در تاریخ خود از این شهر به لفظ استارباد (estarbad) یاد کرده‌است چنان‌که نام کتاب معروف دکتر منوچهر ستوده یعنی «از آستارا تا استارباد» برگرفته از همین نوشتار بیهقی است.

زمین‌های کشاورزی در شرق گرگان
کاسه سرامیک با لعاب گرگان. دوره سلجوقی

در زبان پهلوی منطقهٔ گرگان را وُرکان یا وِهرکانه و در زبان یونانی هیرکانیا (Hyrcania) و در زبان عربی جُرجان می‌گفتند.[۳۹] گرگان از مهم‌ترین منطقه‌ها در زمینه پژوهش‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی است. در کتاب مقدس وندیداد اوستا گرگان به عنوان نهمین سرزمین مقدس که اهورامزدا آفریده، ذکر شده‌است. البته در این نوشتار منظور از نام گرگان همان شهر تاریخی و باستانی جرجان مخروبه است که در نزدیکی گنبدکاووس قرار دارد.

آثار بدست آمده از تورنگ‌تپه (۱۹ کیلومتری شرق گرگان فعلی) و شاه تپه (۱۶ کیلومتری غرب گرگان فعلی) نشان از حضور و توقف انسان در حدود ۵۰۰۰ سال قبل و در دوره نوسنگی دارد.[۱۸]

نخستین کاوش‌ها در حدود سال ۱۸۴۱ (میلادی) در زیر تپه‌ای مصنوعی در نزدیک شهر گرگان انجام شد که خزانهٔ معروف استرآباد در آن کشف گردید. کارشناسان برخی از اشیای موجود در آن خزانه را که شباهت بسیار با کشفیات تپه حصار دامغان داشته متعلق به هزارهٔ سوم پیش از میلاد و (نزدیک به ۵ هزار سال پیش) دانسته‌اند.

در پایان سدهٔ ۱۹ در محلی به نام خرگوش‌تپه در نزدیکی گرگان امروز (در قسمت شمال شهر) نیز پژوهش‌هایی انجام شد، و در سال ۱۹۳۱ یک گروه آمریکایی از دانشگاه پنسیلوانیا به روستای معروف تورنگ‌تپه در ۲۰ کیلومتری شرق گرگان رفته و به کاوش و بررسی پرداختند و آثاری ارزشمند از تمدن کهن در این منطقه یافتند. ۲ سال پس از این در سال ۱۹۳۳، یک گروه باستان‌شناسی سوئدی به منطقهٔ گرگان آمدند و پس از مطالعهٔ حوزه رودخانهٔ قره‌سو یا سیاه‌آب در شمال گرگان اعلام کردند که بیش از ۳۰۰ تپهٔ تاریخی در این منطقه وجود دارد که یکی از آن‌ها شاه‌تپه بزرگ یا اسلام‌تپه است که در ۱۵ کیلومتری شمال غربی گرگان قرار دارد.

در دورهٔ ساسانیان دیوار تدافعی بزرگی در این منطقه به نام دیوار بزرگ گرگان ساخته شد که توسط باستان‌شناسان انگلیسی به مار سرخ شهرت یافته‌است.[۴۰] این دیوار بزرگ در سدهٔ ۵ میلادی تکمیل شد و بیانگر صنعت پیشرفته تدافعی آن دوران است.[۴۱]

مردم

[ویرایش]
خانه تقوی
نقشهٔ زبانی استان گلستان

جمعیت این شهر بنابر سرشماری ۱۳۹۵، ۳۵۰٬۶۷۶ نفر بوده‌است.[۴۲]

گرگان طی دوره‌های باستانی بیشتر به عنوان شهرستانی در ایالت پارت به‌شمار می‌آمد و بعدها بخشی از طبرستان شمرده می‌شد. شهر گرگان کهن (در نزدیکی گنبد کاووس امروزی) در زمان حملهٔ مغول ویران شد و مرکز منطقهٔ گرگان به شهر استرآباد منتقل شد.[۳۹] محمد بن احمد شمس‌الدین المقدسی جغرافی‌دان قرن چهارم هجری در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم آورده‌است: لِسانٌ قومِس و جُرجان مُتَقارِبانِ یَستَمِعونَ اِلها یَقولونَ هاده و هاکِن و لهٌ حَلاوَةٌ و لِسانُ اَهلِ طبرستانَ مُقارِبٌ لَها الّی فی عَجَلِهِ یعنی زبان کومش و گرگان بهم نزدیک است و می‌گویند هاده و هاکِن [«بِده» و «بِکُن»] و آن را حلاوتیست و زبان مردم طبرستان بدانها نزدیک است تفاوت ندارد مگر در شتاب.[۴۳][۴۴] مردم گرگان از نظر آداب و رسوم و سنن و بویژه زبان[۴۵] در پیوند با استان همجوار مازندران هستند. اگر بخواهیم دربارهٔ فرهنگ عامه شهر گرگان کار و بررسی کنیم ناگزیریم آن را با فرهنگ عامه طبری (طبرستان یا استان مازندران) در نظر بگیریم که نسخه اصلی آن در طبرستان بوده و فرهنگ عامه گرگان یک برداشتی از فرهنگ طبرستان می‌باشد که در بخش‌هایی با فرهنگ خراسان آمیخته شده و اقوامی که به گرگان مهاجرت کرده‌اند مسلماً تأثیر و تأثراتی داشته‌اند، اما آن چیزی که غالب هست و در یک نگاه می‌شود دریافت اینست اکه زبان گرگان کاملاً تحت تأثیر زبان طبری می‌باشد[۴۶]. دانشنامه ایرانیکا گویش گرگانی را همان طبری می‌داند.[۴۵] لغت‌نامه دهخدا نیز گویش قدیم گرگانی را نزدیک به زبان مازندرانی و گویش‌های سمنانی دانسته و تصریح کرده‌است که هنوز هم در روستاهای اطراف گرگان گویشوران زبان مازندرانی زندگی می‌کنند.[۴۷] هرچند که زبان مازندرانی خود از دیدگاه تاریخی به همراه چند زبان دیگر، گویشی وابسته به زبان پارتی (زبان پهلوی اشکانی) می‌باشد.[۴۸] مجققین مرکز مطالعات فرهنگ عامه بنیادنیمروز در گرگان با این باور هم راستا هستند وباورمند هستند که جرجان شهریست در نزدیکی گنبد کاووس فعلی وگرگان همان استراباد می‌باشد

نمونه‌هایی از گویش قدیم گرگانی در نوشتارهای فرقهٔ حروفیه به‌جا مانده‌است. در سدهٔ دهم میلادی که منطقه گرگان از مراکز بازرگانی و فرهنگی منطقه شد نفوذ زبان فارسی به‌ویژه از سوی خراسان در گرگان افزایش یافت و در همین سده در شهر گرگان (نزدیک گنبد کاووس امروزی) زبان پارسی جای گویش گرگانی را گرفت.[۳۹]

استرآباد زبان گرگانی را حفظ کرد تا این‌که در دورهٔ بین سده‌های ۱۵ تا پیش از آغاز سدهٔ ۱۹ میلادی این زبان در این منطقه به‌طور کل منقرض شد و جای خود را در استرآباد و پیرامون نیز به فارسی و در بخشی از گنبد کاووس و ترکمن‌صحرا به ترکمنی داد.[۴۹]

اکثریت جمعیت شهر گرگان به زبان طبری گرگانی و فارسی گرگانی سخن می‌گویند. کتاب اوسانه زندگی با گویش گرگانی نوشته شده‌است[۴][۵][۶][۳۹][۵۰]

شماری از قزاق‌ها در فاصله سال‌های ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۱ از شوروی به ایران مهاجرت کرده و در شهرهای گنبد، بندرترکمن و گرگان مستقر شدند و در هر سه شهر محل سکونت آن‌ها قزاق‌محله نام گرفت. بعضی از قزاق‌های استان گلستان هنگام تشکیل کشور قزاقستان، در دههٔ ۱۳۷۰ به آن کشور بازگشته‌اند.[۵۱]

گویش طبری استرآبادی یا طبری گرگانی لهجه ای از زبان مازندرانی[۱۷] است که در شهرستان گرگان گویش می‌شود.[۵۲] زبان طبری استرابادی زبان بومیان آبادی‌های دهستان استرآباد جنوبی، دهستان انجیرآب، دهستان روشن آباد و همچنین زبان بخش عمده ای از مردم گرگان است. همچنین زبان طبری کتولی که زبان بومیان شهرستان علی‌آباد کتول هست به همراه زبان طبری استرابادی در آبادی‌های دهستان استرآباد شمالی و دهستان قرق رایج هست.[۵۳] زیارت، اصفهان‌کلاته، حیدرآباد، لمسک، زنگیان و کلاجان قاجار نمونه ای از آبادی‌های طبری زبان شهرستان گرگان هستند.

گویش گرگانی کهن

[ویرایش]

گویش گرگانی یا گویش استرآبادی یکی از گویش‌های ایرانی که در شهر گرگان یا استراباد بدان صحبت می‌شده‌است. ابوعبدالله مقدسی می‌گوید: «زبان کومش و گرگان به هم نزدیک است. ها بکار می‌برند و می‌گویند هاکن و هاده و آن را حلاوتی‌ست، و زبان مردم طبرستان بدانها نزدیک است مگر در آن شتاب است».[۴۴] دانشنامه ایرانیکا گویش گرگانی را همان زبان مازندرانی یا گویشی بسیار نزدیک به آن می‌داند.[۱۷] لغت‌نامه دهخدا نیز گویش قدیم گرگانی را نزدیک به زبان مازندرانی و گویش‌های سمنانی دانسته و تصریح کرده‌است که هنوز هم در گرگان و روستاهای اطراف گرگان گویشوران زبان مازندرانی زندگی می‌کنند.[۴۷] به نظر می‌رسد گویش گرگانی در جرجان قدیم (شهری در نزدیکی گنبد) گویش می‌شده‌است و در استرآباد (گرگان فعلی) گویش استرآبادی گویش می‌شده که هردو گویش به زبان مازندرانی شباهت داشتند و چند قرن پیش منقرض شده‌اند.[۵۴]

گویش گرگان

[ویرایش]

مردم بومی شهرستان گرگان به چهار گویش طبری گرگانی، فارسی گرگانی، گویش زیارتی و گویش کتولی صحبت می‌کنند که سه گویش طبری گرگانی، گویش کتولی و گویش زیارتی زیرمجموعه زبان مازندرانی می‌باشد و گویش فارسی گرگانی زیر مجموعه گویش‌های فارسی-مازندرانی می‌باشد که تحت تأثیر زبان مازندرانی قرار دارد.

  1. طبری گرگانی: این گویش در نواحی غربی گرگان صحبت می‌شود.[۵۵]
  2. فارسی گرگانی: این گویش در نواحی شرقی گرگان صحبت می‌شود.[۵۶]
  3. گویش زیارتی: این گویش در نواحی جنوبی گرگان صحبت می‌شود.[۵۷]
  4. گویش کتولی: این گویش در نیمه شرقی گرگان به مرکزیت نوده ملک صحبت می‌شود.[۵۸]

تاریخ

[ویرایش]
نقشه قدیم مازندران و استرآباد ۱۸۱۴ میلادی

استرآباد و گرگان دو شهر کاملاً مجزا بوده‌اند.[۵۹] شهر استرآباد بر جای گرگان امروزی و میان دو شهر جرجان و ساری قرار داشت.[۶۰] یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان می‌نویسد: استرآباد شهر بزرگ مشهوریست از اعمال طبرستان در میانه ساری و گرگان از اقلیم پنجم.[۶۱]
ابوالفدا متوفی در سال ۷۳۲ قمری دربارهٔ استرآباد می‌نویسد: استرآباد میان ساری و جرجان است، تاریخی دربارهٔ آن نوشته‌اند، ابونعیم عبدالملک استرآبادی از سرشناسان آنجاست.
از قول مهلبی در تقویم البلدان نیز آمده‌است: استرآباد بر حد طبرستان است و از آن تا آمل که مرکز طبرستان است ۳۹ فرسنگ است.[۶۲] همچنین به گفته مهلبی استرآباد بلده‌ایست از بلاد مازندران.[۶۳]
ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران می‌نویسد: حد طبرستان از طرف شرقی دیناره‌جاری و از طرف غربی ملاط که آن قریه شهر هوسم که اکنون به فرضه روده‌سر اشتهارد دارد. حد مازندران از طرف شرقی بیشه انجدان می‌باشد و از طرف غربی ملاط می‌باشد. حد گرگان حالیا که به استرآباد مشهور است و اصلا دهستان میگفتند شرقی دیناره جاری است که حد شرقی تمام طبرستان است و غربی انجدان که حد شرقی مازندران است. به گفتهٔ ظهیرالدین مرعشی مازندران بخشی از طبرستان است و سرزمین طبرستان، هر دو ولایت گرگان و مازندران را در بر می‌گرفت.[۶۴]

استرآباد، نام شهری تاریخی است که در منطقه‌ای که اینک شهر گرگان قرار دارد واقع بوده‌است. از این شهر امروزه تنها تپه‌ای تاریخی درون شهر گرگان، به نام قلعه خندان که احتمالاً ارگ استرآباد در حدود ۳۰۰۰ سال پیش بوده باقی‌مانده و باقی قسمت‌های شهر در اثر سیلاب‌های مکرر و توسعهٔ گرگان در طول تاریخ به کلی از میان رفته‌است.[۱۸]
در دوره اسلامی استرآباد شهر مهمی بود. مقدسی می‌گوید:
استرآباد شهری است که بیشتر مردمان آن ابریشم باف و در این کار ماهرند. دژ آن ویران و خندقش پر شده و جامع آن در بازار است
استرآباد در اولین حمله مغولان آسیب فراوانی دید و ویران گردید، اما در دوره استیلای مغولان مورد توجه قرار گرفت، بطوریکه حاکم‌نشین طبرستان بود، گرچه حمدالله مستوفی براساس اطلاعات قدیمی جرجان را در دوره ایلخانی همچنان دارالملک طبرستان ذکر می‌کند.[۶۵]

مؤلف کتاب تاریخ طبرستان می‌گوید: مساحت گرگان (جرجان) چهار فرسخ و موطن مرزبانان طبرستان بود. گرگین‌میلاد که در گرگان مقام داشت زیستش میسر نشد، لهذا آن شهر (جرجان) را خراب کرده در موضع معروف بعرق اسیران استرآباد را بنا نهاد و این شهری که الان هست بساخت و به مرور دهور عمارت آن مضاعف گشت.

در این کتاب همچنین آمده‌است که بنای استرآباد را گرگین‌میلاد (بنا) نموده به این معنی که گرگین در سفری به همراهی بیژن به شهر ارمان (رامیان کنونی) برای کشتن گرازها رفت و در ارمان (Erman) از بیژن شجاعت‌های فوق‌العاده دید و بر او رشک برده، او را به عذر و مکر در بند مهر منیژه دختر افراسیاب و بالمال به چنگ افراسیاب سلطان توران انداخت، و بیژن بعد با زحمات پیران از قتل جسته در چاه گاه زنجیر و محبوس شد. گرگین‌میلاد به ایران مراجعت نمود و دروغی چند در فقدان بیژن به هم بیاراست، ولی مطلب معلوم شد. گودرزیان خواستند او را به قصاص بیژن بکشند و کیخسرو نگذاشت و گرگین را محبوس ساخت و پس از چندی به شفاعت رستم مستخلص شد و بعد از کوشش‌هایی چند سراغی از بیژن در ترکستان و حبسش فهمیده شد. رستم به لباس تاجران به سفر توران رفت، بیژن را خلاص نموده با منیژه به ایران آورد ولی گرگین همواره از گیو و گودرز بجهت مکر خایف (در هراس) بود.[۶۶]

سردار رفیع یانسری

در زمان قاجار ایران به ۴ ایالت و ۱۲ ولایت تقسیم شده بود و منطقه یا سرزمین استرآباد یکی از آن ولایات بود که به ۸ یا ۷٫۵ بلوک به نام‌های انزان، سدن رستاق، استراّباد، شاهکوین و ساور، دهات ملک، کتول، فندرسک و رامیان، و کوهسار تقسیم شده بود.

هر یک از این بلوک‌ها را یک نایب‌الحکومه زیر نظر حکمران استرآباد، سردار رفیع یانسری که یکی از رجال حاکم در زمان قاجار بود اداره می‌کرد. استرآباد در این زمان پایگاه طایفهٔ قاجار نیز بود و دارای اهمیت مذهبی شد و دارالمؤمنین لقب گرفت. در اوایل سدهٔ بیستم میلادی گرگان دارای شمار زیادی مسجد، آرامگاه مذهبی و مدرسهٔ دینی بود. اهمیت استرآباد از لحاظ مرکزیت سیاسی و دینی باعث شد تا پیش از آغاز سدهٔ بیستم زبان گرگانی در آن به‌طور کل منقرض شده و جای خود را به فارسی بدهد.[۳۹]

تاریخ‌نویس نامدار، مقدسی، می‌گوید که استرآباد شهری است که بیشتر مردمان آن ابریشم‌بافند و در این کار چیره‌دست هستند. دژ آن ویران و خندقش پر شده و جامع آن در بازار است. استخری از آن نام برده و مؤلف حدودالعالم می‌گوید که مردمان این شهر دارای دو زبان هستند. حمدالله مستوفی آن را شهری دانسته که هوایش معتدل و محصولاتش را غلات و انگور و ابریشم می‌داند.[۶۷]

آقا محمدخان قاجار در این شهر زاده شد. حتی خانهٔ تولد وی و اولین مکان حکومتی و دولتی وی هنوز موجود است. دیوار باروی شهر را نادرشاه افشار ویران کرد و آقا محمد خان بعداً آن را بازسازی نمود. در دوران میرزا تقی خان امیرکبیر، شهر بازسازی شد.[۶۷]

ویرانه‌های شهر اصلی گرگان در نزدیکی گنبد کاووس امروزی قرار دارد. در زمان رضا شاه پهلوی نام کهن گرگان را برای شهر استرآباد برگزیدند.[۳۹]

در ۱۷ فروردین ۱۳۲۳ شهر گرگان دچار زمین‌لرزه سختی شد و بیشتر بناهای آن شکست برداشت.[۶۸] از بناهای شهر قدیم گرگان بنای امامزاده نور واقع در کوی بازار نعلبندان و بنای مسجد گلشن در کوی در نو و چند تکیه در نقاط مختلف شهر است.[۶۸]

بافت تاریخی شهر

[ویرایش]

بافت تاریخی گرگان، با مساحتی بالغ بر ۱۵۰ هکتار سومین بافت با ارزش و دارای سبک معماری پس از یزد واصفهان است و وسیع‌ترین بافت تاریخی شمال ایران است. بافت تاریخی این شهر در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسید که محدودهٔ آن منطبق بر محدودهٔ قاجاری شهر استرآباد است.[۶۹]

شهر گرگان (استرآباد) در دوران قاجار ۶ محلهٔ بزرگ به نام‌های سرپیر، دربنو، سرچشمه، میخچه‌گران، نعلبندان، سبزه‌مشهد و میدان داشت که دارای چندین محله فرعی مثل پاسرو، میرکریم، دوشنبه‌ای، شیرکش، باغشاه، دباغان، شاهزاده قاسم و… بوده‌اند.

این ۶ محله و محلات فرعی هنوز هم به همین نام‌ها وجود دارند و بیشتر مسجدها و تمام تکیه‌های قدیمی و زیارتگاه‌ها و مکان‌های مذهبی شهر نیز در همین محلات قرار دارند که امروز بافت قدیم و معماری سنتی و تاریخی این شهر و بخش عمده‌ای از میراث فرهنگی این دیار را تشکیل می‌دهند، همچنین قزاق‌محله که محل سکونت قزاق‌هاست جزو محله‌های قدیمی گرگان به‌شمار می‌آید؛ و به گفته مرکز مطالعات مردم‌شناسی بنیادنیمروز به نقل از اسدالله معطوفی تاریخ‌نگار برجسته گرگانی در گرگان محله‌ای بنام سیستان محله وجود داشته‌است که اکنون وجود خارجی ندارد

بافت قدیم گرگان متشکل از پنج دروازه بوده‌است که این دروازه‌ها (محل تقاطع راه‌های مختلف بوده‌اند) می‌توانند علل و شیوه رشد شهر را نشان دهند، پنج دروازهٔ شهر عبارت بودند از دروازهٔ شرقی بطرف بسطام و خراسان، دروازه فوجرد یا سبزه مشهد که به طرف گرگان قدیم می‌رفته‌است، دروازهٔ جنوبی بنام چهل دختران که بطرف کوهستان می‌رفته و دروازه مازندران و دروازه دنکوان که در دروازهٔ پنجم رفت‌وآمدی صورت نمی‌گرفته‌است. بافت قدیم گرگان را مجموعه‌ای از محلات مسکونی و مراکز محلات تشکیل می‌دهد سیر تحول آنچه که در حال حاضر بافت گرگان نامیده می‌شود، حاکی از تجمع اولیهٔ سه محلهٔ اصلی سبزه مشهد، میدان و نعلبندان می‌باشد که به تدریج و تا به امروز در جهت‌های مختلف بخصوص شرق و جنوب شرقی گسترش یافته‌اند. در هر سمت شهر محلهٔ شرقی کنار دروازه خراسان بوده‌است که هر سه محله با راه اصلی بهم متصل می‌شوند. بازار اصلی در محلهٔ شرقی بر مرکزیت آن محل می‌افزوده‌است (در گذر دوشنبه‌ای واقع در محلهٔ غربی و گذر چهارشنبه‌ای واقع درمحلهٔ شمالی احتمالاً بازارهای هفتگی وجود داشته‌است).

شکل‌گیری و تجمع فضاهای مسکونی در بافت قدیم گرگان تحت عنوان یک محله با نام مشخص بیانگر علل و عواملی می‌باشد بعضی از این محله‌ها در روند تجمع افراد یک صنف شکل گرفته‌اند مانند محلهٔ نعلبندان یا دباغان، بخش دیگری از محله‌ها بخاطر همجواری با عناصر و فضاهای خاص نام آن را به خود گرفته‌اند مانند محله میدان یا سرچشمه.

محلهٔ اصلی سبزه مشهد که در شمال و کنار دروازه گرگان قدیم قرار داشت شامل محلات فرعی تر: سرچشمه، سرپیر، چهارشنبه‌ای و دباغان می‌باشد این محله به دلیل به‌وجود مظهر قنات در محدودهٔ آن تأمین‌کنندهٔ آب ساکنین شهر بوده‌است عناصر مشخصی که در مرکز و محدوده این محله قرار دارند شامل: امامزاده نور، مصلی و چند تکیه می‌باشد.

محله اصلی میدان که در غرب وکنار دروازه مازندران قرار داشته‌است شامل محلات فرعی تر: دربنو، میر کریم، دوشنبه‌ای و دوچنار می‌باشد (محله دوچنار در حال حاضر وجود ندارد) در محله میدان یکی دیگر از بازارهای اصلی شهر وجود داشته‌است که با احداث خیابان‌های جدید بخشی از آن از بین رفته‌است و بخشی دیگر ان به صورت بازارچه‌ای فعال بکار خود ادامه می‌دهد. محلهٔ اصلی نعلبندان که در شرق شهر و کنار دروازه خراسان قرار داشت شامل محلات فرعی تر: میخچه گران، پاسرو، باغشاه و شیرکش می‌باشد قدمت دو محله باغشاه و شیرکش به اواخر دوره قاجار می‌رسد. بازار اصلی و مسجد جامع شهر در این محله قرار داشته و دارند.

هر کدام از محله‌های نام‌بردهٔ بالا علاوه بر بازار و بازارچه دارای مسجد یا تکیه، حمام، مدرسه و آب انبار اختصاصی نیز بوده‌اند که کم و بیش تا امروز شکل خود را حفظ کرده‌اند و به نظر می‌رسد که محله میدان قدیمی تر و مربوط به زمان‌های اولیه شکل‌گیری شهر باشد که بعد دو محلهٔ شمال و شمال شرقی در کنار آن به وجود آمده‌اند که باعث شده شهر بطرف شمال و شمال شرقی گسترش یابد ولی از طرف غرب به خاطر وجود خندق و بارو و از طرف جنوب بعلت وجود کوه‌ها و جنگل‌ها رشد کمتری داشته‌است. این رشد باعث ایجاد محله‌های فرعی تر (شیرکش، پاسرو و میخچه‌گران در شرق و جنوب شرقی و محلات چهارشنبه‌ای، سیستان محله، سرپیر، دباغان در شمال شرقی و بلیس محله در شرق) شد و ادغام کلیهٔ محلات با هم بافت قدیم گرگان را تشکیل می‌دهد.

رشد اولی شهر در محدوده برج و باروی آن بود اما از سال ۱۲۹۰ خورشیدی به بعد رشد شهر بیشتر معطوف به جنوب و شرق شد و از سال ۱۳۱۷ به بعد نیز رشد شهر مجدداً در همان قسمت شرق و جنوب شرقی انجام شد اما در دههٔ ۱۳۴۰و ۱۳۵۰ خورشیدی روند رشد شهر دوباره تغییر نمود و شهر به صورت پراکنده و در تمام جبهه‌ها گسترش یافت که بیشتر در امتداد خیابان‌ها ایجاد شده بود. در دههٔ اخیر نیز شهر این الگوی رشد پراکنده در همهٔ جهت‌ها را دنبال کرده که بیشتر در کرانه‌های شمال شرقی و جنوب بوده‌است و بعلت وجود زمین‌های مرغوب کشاورزی در شمال و باغات و جنگلها در جنوب، این روند رشد نامناسبی را ایجاد نموده‌است.

در روزگار دودمان پهلوی نخستین خیابان مدرن شهر با نام خیابان پهلوی (امام خمینی فعلی) ساخته شد که با ایجاد آن محله‌های استرآباد به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شدند.[۷۰]

بافت تاریخی گرگان، منحصر به فردترین بافت تاریخی شمال ایران در ۲۴ شهریور ماه سال ۱۳۱۰ خورشیدی به عنوان چهل و یکمین اثر تاریخی ایران در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

یک سال پس از این، یعنی در سال ۱۳۱۱ ش به دستور رضاشاه ساخت دو خیابان شرقی-غربی یعنی شاهرود (بهشتی کنونی) و پهلوی (امام خمینی کنونی) و شمالی-جنوبی یعنی پهلوی‌دژ (شهدا) و کاخ (پاسداران کنونی) آغاز شد و در سال ۱۳۱۷ ش به پایان رسید.[۷۱]

زمین‌لرزه شدید و معروف فروردین ۱۳۲۳ آسیب چندانی به بافت وارد نیاورد، اما دوباره در سال‌های ۱۳۳۳و۱۳۳۴ احداث خیابان سرخواجه و در سال ۱۳۳۹ ش احداث خیابان فرح (مجاهدین بعدی شهید رجایی کنونی) آسیب‌های زیادی به بار آورد.[۷۲]

با احداث این خیابان‌ها عناصر مهمی از بافت تاریخی گرگان از جمله مرکز محله پاسرو، مرکز محله میدان عباسعلی، مرکز محله دباغان، عمارت حاجی ظهیرالدوله، کاروانسرای امین الضرب، باغ پورناصر، مظهر قنات سرخواجه، و مسجد کتیبه و … از بین رفتند البته آنچه که در آن زمان به جای این بافت قدیم ساخته شد دارای ارزش معماری بود.[۷۲]

بخش بزرگی از بافت تاریخی شهر گرگان در دوران جمهوری اسلامی با تخریب وسیع و نابودی روبه‌رو شد.[۶۹] و چند خانهٔ قدیمی بالای ۱۵۰ سال قدمت که در اختیار میراث فرهنگی هم بود تخریب شده‌است. خانهٔ قدیمی، بزرگ، تو در تو و شاید بی‌نظیر خاندان باقری و چند خانهٔ مشابه دیگر همچون خانهٔ تقوی به طرز زیبا و چشم نوازی، مرمت و نوسازی شده یا در حال انجام است.

بخش دیگری از بافت کهن این شهر با گستردگی نزدیک به ۱۶۲ هکتار منطبق بر حصار قاجاری استرآباد و بخش دیگر شامل چند پاره از شهر در محله امام رضا (ع)، بخشی از غرب فلکهٔ سرخواجه، قزاق‌محله، محلهٔ سجادیه و فردوسی نیز قرار است در این دوره تخریب شود.[۷۳]

فرهنگ

[ویرایش]
کاسه سرامیک گرگان، قرن ۱۳ میلادی

با ورود اسلام و در سده‌های آغازین آن، ایالت طبرستان جایگاه ارزشمندی در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی داشت. شهرهای جرجان و استرآباد از این ایالت مهد دانشمندان بزرگ آن دوران بود.

عنصرالمعالی کیکاوس (از واپسین امیران آل زیار و نگارندهٔ کتاب قابوس‌نامه) و عبدالقاهر جرجانی (صاحب تألیفات در صرف و نحو و معانی و بیان عربی) در تحول ادبیات فارسی و عربی نقش مهمی داشتند. قابوسنامه را مجموعه تمدن اسلام پیش از مغول نام نهاده‌اند.

ابولیث طبری گرگانی از شاعران قرن چهارم گرگان می‌باشد.[۷۴][۷۵]

در دانش پزشکی نیز این منطقه سهم عمده‌ای در جهان اسلام داشته‌است. ابوسهل مسیحی و سیداسماعیل (حکیم) جرجانی (نویسنده دائرةالمعارف ذخیرهٔ خوارزمشاهی) از این سرزمین بوده‌اند. میرداماد و میرفندرسکی نیز از این منطقه برخاسته‌اند.[۷۶]

نخستین چاپخانهٔ سربی در گرگان در ۱۳۰۷ تأسیس شد. هم‌اکنون هفته‌نامه‌های گلشن مهر، گلستان نو، همزیستی، سلیم، حریف، صحرا، ماهنامه خودآزما، مختومقلی فراغی و یاپراق ونیمروز در گرگان منتشر می‌شوند.[۷۷]

نخستین کتابخانه‌های این منطقه متعلق به سدهٔ ۱۱ قمری است. کتابخانهٔ استرآباد در دورهٔ صفوی (سدهٔ ۱۱) کتابخانهٔ حسین اردبیلی‌نژاد استرآبادی نام داشته‌است. در دورهٔ قاجار هم در برخی مدارس و خانه‌های برخی از فضلا و ادیبان کتابخانه‌هایی وجود داشته‌است.[۷۷] وبنیاد فرهنگی هنری نیمروز یکی از معتبرترین تشکل‌های مردم نهاد فرهنگی شهرگرگان است که اگرچه کشوری کار می‌کند ولی مرکز اصلی اش در گرگان می‌باشد

نخستین کتابخانه عمومی شهر گرگان در ۱۳۳۹ خورشیدی و با هزینهٔ شهرداری شکل گرفت و در عمل از ۱۳۴۵–۱۳۴۶ با ۹۵۲ جلد کتاب، کار خود را آغاز کرد. این کتابخانه در سال ۱۳۵۸ به ساختمان کاخ موزه کنونی و سپس به ساختمان فعلی در پارک شهر منتقل و کتابخانهٔ عمومی شمارهٔ یک گرگان نامیده شد.[۷۲]

آموزش عالی

[ویرایش]
سردر دانشگاه آزاد گرگان

فهرست برخی از مراکز آموزش عالی شهر گرگان

نام نوع
دانشگاه علوم پزشکی گلستان دولتی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان دولتی
دانشگاه آزاد اسلامی گرگان آزاد
دانشگاه علوم تحقیقات گلستان آزاد
دانشکده پسران فنی شهید چمران دولتی
دانشکده دختران مائده گرگان دولتی
دانشگاه گلستان دولتی
دانشگاه پیام‌نور مرکز گرگان پیام‌نور
مؤسسه آموزش عالی میرداماد غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی حکیم جرجانی غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی لامعی غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی بهاران غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی هیرکانیا غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی ساعی غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی استر آباد غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی فخرالدین اسعد گرگانی غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی گلستان غیرانتفاعی
مؤسسه آموزش عالی لقمان حکیم گلستان غیرانتفاعی
مرکز آموزش علمی کاربردی شرکت پیگیر علمی کاربردی

بیمارستان‌ها

[ویرایش]

فهرست برخی از مراکز درمانی شهر گرگان

نام نوع
بیمارستان ۵ آذر دولتی
بیمارستان شهید صیاد شیرازی دولتی
بیمارستان کودکان طالقانی دولتی
بیمارستان و زایشگاه دزیانی دولتی
بیمارستان حکیم جرجانی (تأمین اجتماعی) دولتی
بیمارستان ۵۶۰ ارتش
بیمارستان و زایشگاه فلسفی خصوصی
بیمارستان و زایشگاه مسعود خصوصی
بیمارستان دکتر موسوی خصوصی
بیمارستان سوانح سوختگی دولتی
بیمارستان آیت‌الله طاهری در دست احداث
بیمارستان قلب شفا خصوصی

مراکز فرهنگی و هنری

[ویرایش]
  • تالار فخرالدین اسعد گرگانی: ساخت تالار فخرالدین اسعد گرگانی شهرستان گرگان در سال ۱۳۵۱ خورشیدی آغاز و در هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۵۷ توسط شهبانو فرح دیبا افتتاح گردید. کار ساخت این تالار ۴۵۰ نفره ۶ سال به طول انجامید و طراحی آن به گونه‌ای انجام شد که دومین سِن استاندارد تالار کشور بعد از تهران در گرگان ساخته شود.
  • سینما مولن روژ (عصر جدید): سینما مولن روژ در اوایل دههٔ ۴۰ ساخته شد و متعلق به اوانس آرامانیان بود. پس از مصادرهٔ اموال مالک سینما نام آن به سینما رسالت و سپس عصر جدید تغییر یافت.
  • مرکز تخصصی صنایع دستی اقوام سیستانی در شهرک جامی وابسته به اداره کل میراث فرهنگی وبا مدیریت محمدآذری از مدیران بنیادنیمروز یکی دیگر از مرکزفرهنگی گرگان است
  • سینما مهتاب گرگان: سینما مهتاب، به خاطر عدم مقاومت ریاست اسبق بنیاد شهید (که سینما در تملکش بود) و شهردار سابق گرگان تبدیل به زندان شد. سینما مهتاب پس از تبدیل شدن به زندان و انتقال زندان از گرگان هنوز در تملک اداره کل زندان‌های استان گلستان است.
  • سینما بهمن
  • سینما کاپری: سینما کاپری نام سینمایی است که در سال ۴۶ با نمایش فیلم اشک‌ها و لبخندها (آوای موسیقی) در خیابان شالیکوبی گرگان افتتاح شد.

شهرهای خواهرخوانده

[ویرایش]

گرگان با شهرهای زیر دارای پیوند خواهرخواندگی است:

شهرهای خواهرخواندهٔ گرگان

افراد سرشناس

[ویرایش]

مکان‌های تفریحی

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. جمعیت استان گلستان بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ از سوی ملاغلامعلی معاون آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی گلستان اعلام شد
  2. سالنامه آماری استان گلستان سال ۱۳۸۹ بایگانی‌شده در ۲۶ آوریل ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine، پرونده 2-8، درگاه آمار ایران
  3. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/11/04/1637345
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ استرآباد/Fa/ShowBmiStateInfo.aspx?tid=20&sid=42&AspxAutoDetectCookieSupport=1 بانک ملی ایران]: وضعیت اجتماعی گلستان، بازدید: اکتبر ۲۰۰۹.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ سایت شهرداری و شورای اسلامی شهر گرگان. بازدید: نوامبر ۲۰۰۹.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ همشهری. پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۷۸. بازدید: نوامبر ۲۰۰۹.
  7. Borjian, H. ۲۰۰۸. «The Extinct Language of Gurgan: Its Sources and Origins". JOURNAL- AMERICAN ORIENTAL SOCIETY. ۱۲۸ (۴): ۶۸۱–۷۰۸.
  8. https://www.mehrnews.com/news/4099186/تغییر-نام-گرگان-به-استراباد-گسست-تاریخی-ایجاد-کرد
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Borjian, H. ۲۰۰۸. "The Extinct Language of Gurgan: Its Sources and Origins". JOURNAL- AMERICAN ORIENTAL SOCIETY. ۱۲۸ (۴): ۶۸۱–۷۰۸.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ «تغییر نام «استراباد» به «گرگان» گسست تاریخی ایجاد کرد». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۱۷-۱۰-۰۳. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «معرفی کلی». پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری گرگان. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  12. ۱۲٫۰۰ ۱۲٫۰۱ ۱۲٫۰۲ ۱۲٫۰۳ ۱۲٫۰۴ ۱۲٫۰۵ ۱۲٫۰۶ ۱۲٫۰۷ ۱۲٫۰۸ ۱۲٫۰۹ ۱۲٫۱۰ ۱۲٫۱۱ ۱۲٫۱۲ "ASTARĀBĀD – Encyclopaedia Iranica". www.iranicaonline.org. Retrieved 8 August 2019.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ www.yjc.ir https://www.yjc.ir/fa/news/6303257/استرآباد-از-گذشته-تا-امروز-تصاویر. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  14. «استرآباد از گذشته تا امروز». www.yjc.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ «مشخصات-عمومی-شهر». پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری گرگان. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ «استرآباد در سفرنامه‌های عصر قاجار». روزنامه دنیای اقتصاد. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ «تاریخ و مشاهیر گرگان تاریخ و مشاهیر گرگان». پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری گرگان. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «ToolAutoGenRef1» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ ۱۸٫۳ ۱۸٫۴ ۱۸٫۵ استرآباد و گرگان. اسدالله معطوفی. انتشارات درخشش. مشهد. ۱۳۷۴
  19. «گرگان‌شناسی – همه چیز دربارهٔ گرگان». پارس اینفوتک. ۲۰۱۹-۰۴-۱۶. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ «GORGAN v. Pre-Islamic history – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  21. «GORGAN vi. History From The Rise Of Islam – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۷.
  22. خواجه‌نژاد، احمد (زمستان ۱۳۹۴). «تشیع جرجان و استرآباد در عصر سلجوقیان». فصل‌نامه اختصاصی مطالعات فرهنگی (۲): ۱۳. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  23. "Hyrcania | ancient region, Iran". Encyclopedia Britannica. Retrieved 8 August 2019.
  24. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ToolAutoGenRef22 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  25. "نشریه باستان‌شناسی جهان امروز" (PDF). Retrieved 8 August 2019.
  26. University of Edinburgh (2008, February 18). Excavations In Iran Unravel Mystery Of 'Red Snake'. ScienceDaily. Retrieved February 19, 2008, from http://www.sciencedaily.com /releases/۲۰۰۸/۰۲/۰۸۰۲۱۸۱۵۵۵۳۴.htm
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :0 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  28. الکامل فی التاریخ. ج. ۳ صفحه=۱۰۹-۱۱۰.
  29. https://exceliran.com/download/3228/
  30. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ToolAutoGenRef23 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  31. کریمی, امید. "شهر گرگان | دیدنی‌های گرگان".
  32. http://gorgan-b.golestantvto.ir/docs/markaz/city/gorgan-b.pdf
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ ۳۳٫۳ ۳۳٫۴ https://www.amar.org.ir/Portals/0/PropertyAgent/461/Files/7294/Havashenasi_Marakez_Ostan_94.xlsx
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ http://pdfarchive.ir/pack-13/Do_25813890407.pdf
  35. «گرگان پتانسیل زلزله ۷ ریشتری را دارد / در هر دهه ۲». خبرگزاری علم و فناوری. ۱۳۹۶/۱۱/۱۱. دریافت‌شده در 2019-08-03. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  36. «هر هشت سال، احتمال وقوع یک زمین‌لرزه بیش از 5 ریشتر در گرگان». ایسنا | گلستان. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۸-۰۳.
  37. «اخبار / حوزه شهرداری / راه‌اندازی شهرداری منطقه 3 گرگان در بهار 94». پایگاه اطلاع‌رسانی شهر گرگان. دریافت‌شده در ۲۰۱۵-۱۰-۲۸.
  38. «/ دربارهٔ گرگان». پایگاه اطلاع‌رسانی شهر گرگان. ۱۹۴۴-۰۴-۰۶. دریافت‌شده در ۲۰۱۵-۱۰-۲۸.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ ۳۹٫۲ ۳۹٫۳ ۳۹٫۴ ۳۹٫۵ Borjian, H. 2008. «The Extinct Language of Gurgan: Its Sources and Origins". JOURNAL- AMERICAN ORIENTAL SOCIETY. 128 (4): 681-708.
  40. نشریه باستان‌شناسی جهان امروز
  41. University of Edinburgh (2008, February 18). Excavations In Iran Unravel Mystery Of 'Red Snake'. ScienceDaily. Retrieved February 19, 2008, from http://www.sciencedaily.com /releases/۲۰۰۸/۰۲/۰۸۰۲۱۸۱۵۵۵۳۴.htm
  42. «نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰». معاونت برنامه‌ریزی استانداری خراسان جنوبی (به نقل از مرکز آمار ایران). ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲. بایگانی‌شده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲.
  43. برجیان، جبیب؛ ایرانی، اکبر؛ کیانفر، جمشید؛ نورانی نژاد، ستایش (۱۳۸۸). «متون طبری». آینه میراث فصلنامه ویژه نقد کتاب، کتاب‌شناسی، واطلاع رسانی در حوزه متون. دوره جدید ضمیمه شماره ۱۵: صفحه ۱۱.
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ احسن التّقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص ۳۶۸
  45. ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ GORGĀNI DIALECT in Encyclopædia Iranica
  46. «مستند گلستانم آرزوست. بخش هفتم: معرفی شهر گرگان. گفتگوی مهدی خلیلی راوی مستند با محمود اخوان مهدوی پژوهشگر گرگانی: مردم گرگان از نظر آداب و رسوم و سنن و بویژه زبان در پیوند با استان همجوار (مازندران) هستند. اگر بخواهیم دربارهٔ فرهنگ عامه شهر گرگان کار و بررسی کنیم ناگزیریم آن را با فرهنگ عامه طبری (طبرستان یا مازندران) در نظر بگیریم که نسخه اصلی آن در طبرستان بوده و فرهنگ عامه گرگان یک برداشتی از فرهنگ طبرستان می‌باشد که در بخش‌هایی با فرهنگ خراسان آمیخته شده و اقوامی که به گرگان مهاجرت کرده‌اند مسلماً تأثیر و تاثراتی داشته‌اند، اما آن چیزی که غالب هست و در یک نگاه می‌شود دریافت اینست اکه زبان گرگان کاملاً تحت تأثیر زبان طبری می‌باشد». وبگاه شبکه مستند صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
  47. ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ «حروفیان». لغت‌نامه دهخدا. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴.
  48. DIMLĪ in Encyclopædia Iranica
  49. همان. ص۶۸۸.
  50. آنوبانینی، سایت جامع گردشگری ایران، بازدید: اکتبر ۲۰۰۹.
  51. روزنامه اقتصاد گلستان، تاریخ: ۱۳۸۵/۰۵/۲۵ - چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۵/ ۱۶ اوت ۲۰۰۶/ سال دوم، نسخه شماره ۶۶
  52. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۸.
  53. واژه‌نامه بزرگ تبری، گروه پدید آورندگان به سرپرستی: جهانگیر نصراشرفی و حیسن صمدی، سال 1377، جلد اول، ص 31
  54. صادق کیا، واژه‌نامه گرگانی، ۴۱.
  55. تربتی نژاد، حسین (۱۳۹۱). «توصیف ساختمان فعل در گویش طبری غرب گرگان»: ۹۲.
  56. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"". Studia Iranica (به انگلیسی): 199.
  57. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"". Studia Iranica (به انگلیسی): 199.
  58. BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 295. doi:10.1163/1573384043076045.
  59. صورت الارض. ابن حوقل. دکتر جعفر شعار. بنیاد فرهنگ. تهران ۱۳۴۵
  60. خزائلی، علیرضا. جغرافیای تاریخی سرزمین‌های اسلامی. ص. ۱۷۸.
  61. ستوده، منوچهر (۱۳۶۶). شهرهای ایران جلد دوم. انتشارات جهاد دانشگاهی. ص. ۳۰۹.
  62. ستوده، منوچهر (۱۳۶۶). شهرهای ایران جلد دوم. انتشارات جهاد دانشگاهی. ص. ۳۰۸.
  63. ذبیحی، مسیح. استرآباد نامه. تهران: انتشارات امیرکبیر. ص. ۷.
  64. کیا، صادق (۱۳۵۳). شاهنامه و مازندران. انتشارات وزارت فرهنگ و هنر. ص. ۲۹-۲۸.
  65. خزائلی، علیرضا. جغرافیای تاریخی سرزمین‌های اسلامی. ص. ۱۷۹.
  66. تاریخ طبرستان. بهاء الدین محمدبن حسن بن اسفندیار کاتب. عباس اقبال. کتابخانه خاور
  67. ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ شهرداری گرگان،تاریخچه شهر. بازدید: ژوئیه ۲۰۱۰/
  68. ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ خبرگزاری مهر:جولان بسازبفروش‌ها در بافت تاریخی گرگان / سیاست دوپهلو میراث فرهنگی. بازدید: مه ۲۰۱۱.
  70. بررسی روند تحول مسکن گرگان در دوره پهلوی اول، همایش منطقه‌ای خانه ایرانی، ۱۳۸۹.
  71. خبرگزاری مهر: تیشه به ریشه میراث تاریخی، داد حامیان بافت تاریخی گرگان درآمد! کد خبر: ۱۵۶۳۲ تاریخ انتشار: ۰۶ شهریور ۱۳۹۰.
  72. ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ ۷۲٫۲ همان.
  73. خبرگزاری مهر:بافت تاریخی گرگان تحت عنوان فرسوده تخریب می‌شود!. بازدید: مه ۲۰۱۱.
  74. محمد عوفی، ترجمه محمد عباسی، لباب‌الالباب، جلد۲، ۶۶.
  75. رضا قلیخان هدایت، مظاهر مصفا، مجمعالفصحاء، جلد۱، ۸۱.
  76. معطوفی، اسدالله، تاریخ فرهنگ و ادب گرگان و استرآباد: خلاصه‌ای از تاریخ ادبیات ایران، گرگان و استرآباد. گرگان: مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی پدیده گرگان، ۱۳۷۶
  77. ۷۷٫۰ ۷۷٫۱ کتاب‌خانه‌های گلستان، بازدید: نوامبر ۲۰۰۹.
  78. KZ-Today بایگانی‌شده در ۴ ژوئن ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine September 11, 2006
  • دانشگاه علوم پزشکی و منابع طبیعی گرگان

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پیوند به بیرون

[ویرایش]